خلاصه رمان برباد رفته (Gone with the wind) ( نویسنده مارگارت میچل )

خلاصه رمان برباد رفته (Gone with the Wind) اثر مارگارت میچل داستان اسکارلت اوهارا دختری در جنوب آمریکا پیش و پس از جنگ داخلی است که عشق بقا و تغییرات جامعه را روایت می کند. این شاهکار ادبی تصویری زنده از دگرگونی یک دوران و شخصیت اصلی آن ارائه می دهد.
برباد رفته نه تنها یک داستان بلکه روایتی عمیق از مقاومت انسان در برابر سختی ها و تلاش برای حفظ آنچه دوست دارد حتی وقتی که همه چیز در حال فروپاشی است می باشد. این رمان با شخصیت های پیچیده و رویدادهای تاریخی مهم خواننده را به دنیایی پر از چالش های احساسی و اجتماعی می برد و تجربه ای فراموش نشدنی رقم می زند.
برباد رفته شاهکاری ماندگار
رمان برباد رفته اثری است که با گذشت دهه ها از انتشارش همچنان جایگاه ویژه ای در ادبیات جهان دارد. این کتاب که توسط مارگارت میچل نوشته شده نه تنها به دلیل داستان جذاب و پرکشش خود بلکه به خاطر تصویرسازی دقیق از جامعه جنوب آمریکا در یکی از پرتلاطم ترین دوران های تاریخ این کشور یعنی جنگ داخلی و دوران بازسازی پس از آن مورد تحسین قرار گرفته است.
قدرت این رمان در توانایی آن برای نشان دادن تأثیرات عمیق جنگ و تغییرات اجتماعی بر زندگی افراد عادی و خانواده ها است. شخصیت های اصلی به ویژه اسکارلت اوهارا نمونه ای از پیچیدگی های انسانی هستند که در مواجهه با شرایط سخت جنبه های مختلفی از خود را آشکار می کنند. ماندگاری برباد رفته در توانایی آن برای برقراری ارتباط با خوانندگان نسل های مختلف نهفته است زیرا مضامین اصلی آن مانند عشق بقا از دست دادن و تغییر جهانی و بی زمان هستند.
این اثر ادبی با جزئیات فراوان و زبان گیرا خواننده را به عمق وقایع می برد و او را درگیر سرنوشت شخصیت هایش می کند. از مزارع سرسبز جورجیا پیش از جنگ گرفته تا ویرانی های پس از آن میچل با استادی صحنه ها را نقاشی می کند و فضایی را خلق می کند که خواننده را مجذوب خود می سازد. این رمان نه تنها یک داستان عاشقانه بلکه یک سند تاریخی نیز محسوب می شود که به درک بهتر آن دوره کمک می کند و از این رو برباد رفته به حق لقب شاهکاری ماندگار را یدک می کشد.
اطلاعات کلی رمان برباد رفته
رمان برباد رفته اثری حجیم و چندلایه است که اطلاعات مهمی درباره نویسنده و ژانرهای ادبی آن وجود دارد. این کتاب در سال 1936 منتشر شد و بلافاصله به موفقیت چشمگیری دست یافت و در سال 1937 جایزه پولیتزر برای داستان را از آن خود کرد.
این اثر نه تنها به دلیل داستان جذابش بلکه به خاطر پرداختن به موضوعاتی چون نقش زنان در جامعه تأثیرات اقتصادی و اجتماعی جنگ و مفهوم جنوب قدیم آمریکا پیش از نابودی مورد توجه قرار گرفته است. برباد رفته در طول سال ها به زبان های مختلفی ترجمه شده و میلیون ها نسخه از آن در سراسر جهان فروخته شده است که نشان دهنده محبوبیت و اهمیت جهانی آن است.
اطلاعات کلی درباره این رمان شامل نویسنده زمان انتشار و ژانرهای آن به درک بهتر زمینه و محتوای داستان کمک می کند. شناخت این جنبه ها خواننده را قادر می سازد تا با دید بازتری به سراغ داستان برود و لایه های پنهان تر آن را کشف کند.
نویسنده کتاب
نویسنده رمان برباد رفته مارگارت میچل (Margaret Mitchell) است. او در سال 1900 در آتلانتا جورجیا متولد شد و تمام عمر خود را در همین ایالت گذراند. میچل پیش از نوشتن این رمان به عنوان روزنامه نگار برای روزنامه آتلانتا ژورنال کار می کرد. تجربیات او از زندگی در جنوب و شنیدن داستان هایی از جنگ داخلی و دوران بازسازی از زبان خانواده و آشنایانش تأثیر عمیقی بر نگارش برباد رفته داشت.
میچل نوشتن این رمان را در حدود سال 1926 آغاز کرد و بیش از ده سال برای تکمیل آن وقت صرف کرد. او در ابتدا قصد انتشار آن را نداشت و آن را صرفاً برای سرگرمی خود می نوشت. با این حال به اصرار یکی از دوستانش دست نوشته را به ناشری سپرد و اینگونه بود که یکی از پرفروش ترین رمان های تاریخ متولد شد. میچل پس از انتشار برباد رفته دیگر رمان بلندی ننوشت و در سال 1949 در یک حادثه تصادف درگذشت.
زندگی و شخصیت مارگارت میچل نیز به اندازه رمانش جذاب است. او زنی مستقل و باهوش بود که دیدگاه های خاص خود را درباره جامعه و تاریخ داشت. تأثیر محیط زندگی و پیشینه خانوادگی او که شاهد تحولات عظیم جنوب آمریکا بوده اند به وضوح در جزئیات و دقت تاریخی رمان برباد رفته نمایان است.
ژانرهای رمان برباد رفته
رمان برباد رفته را می توان در چندین ژانر ادبی دسته بندی کرد که هر یک به جنبه های مختلف داستان اشاره دارند. این رمان به طور همزمان عناصری از رمان عاشقانه رمان تاریخی رمان احساسی و رمان گذر عمر را در خود جای داده است. این ترکیب ژانرها باعث شده تا برباد رفته بتواند طیف وسیعی از خوانندگان را با علایق مختلف جذب کند و تجربه ای غنی و چندوجهی ارائه دهد.
درک ژانرهای مختلف این رمان به خواننده کمک می کند تا با انتظارات درستی به سراغ آن برود و از تمام لایه های داستان لذت ببرد. هر یک از این دسته بندی ها بر جنبه ای خاص از روایت تأکید دارند و در مجموع تصویری کامل از دنیایی که مارگارت میچل خلق کرده است ارائه می دهند. این ترکیب ژانری یکی از دلایل اصلی موفقیت و ماندگاری این اثر در طول زمان است.
تنوع ژانری برباد رفته نشان دهنده پیچیدگی و عمق داستان آن است. این رمان صرفاً یک داستان عاشقانه ساده یا یک روایت تاریخی خشک نیست بلکه ترکیبی هنرمندانه از این عناصر است که به آن امکان می دهد تا به مضامین عمیق تر انسانی و اجتماعی بپردازد. این ویژگی باعث شده تا برباد رفته همچنان در فهرست آثار کلاسیک و پرخواننده جهان جای داشته باشد.
رمان عاشقانه
برباد رفته به شدت تحت تأثیر عناصر رمان عاشقانه است و روابط پیچیده و پرشور شخصیت های اصلی بخش بزرگی از کشش داستان را تشکیل می دهد. محوریت عاشقانه رمان رابطه میان اسکارلت اوهارا و رت باتلر است. این رابطه یکی از مشهورترین و پیچیده ترین روابط عاشقانه در ادبیات است که با کشمکش ها سوءتفاهم ها عشق و نفرت همراه است.
علاوه بر رابطه اسکارلت و رت عشق اسکارلت به اشلی ویلکز که از دوران نوجوانی آغاز می شود و تا سال ها ادامه می یابد نیز نقش مهمی در پیشبرد داستان دارد. این عشق یک طرفه و ایده آلیزه شده بر تصمیمات و اقدامات اسکارلت تأثیر می گذارد و او را در مسیرهای مختلفی قرار می دهد. مثلث عشقی میان اسکارلت اشلی و ملانی همیلتون نیز لایه دیگری به جنبه عاشقانه رمان می افزاید.
با این حال جنبه عاشقانه برباد رفته فراتر از یک داستان عشقی ساده است. این رمان به بررسی انواع عشق می پردازد: عشق رمانتیک عشق خانوادگی عشق به میهن و سرزمین. همچنین نشان می دهد که چگونه عشق می تواند در شرایط سخت جنگ و فقر تغییر کند یا تحت تأثیر جاه طلبی ها و نیازهای بقا قرار گیرد. پایان غیرمنتظره رابطه اسکارلت و رت نیز یکی از دلایل ماندگاری این جنبه از رمان است که بحث های زیادی را برانگیخته است.
رمان تاریخی و احساسی
برباد رفته به طور کامل در بستر تاریخی جنگ داخلی آمریکا (1861-1865) و دوران بازسازی پس از آن (تا حدود 1877) اتفاق می افتد. مارگارت میچل با دقت فراوان جزئیات مربوط به آداب و رسوم فرهنگ اقتصاد و سیاست جنوب آمریکا در این دوران را به تصویر کشیده است. رمان وقایع کلیدی مانند آغاز جنگ محاصره آتلانتا سقوط کنفدراسیون و پیامدهای اجتماعی و اقتصادی جنگ را روایت می کند و تأثیر این رویدادها بر زندگی شخصیت ها را نشان می دهد.
این رمان نه تنها یک تاریخ نگاری خشک نیست بلکه به شدت احساسی است. میچل به عمق احساسات و درونیات شخصیت ها می پردازد. ترس اندوه خشم امید ناامیدی عشق و نفرت همگی در طول داستان به وضوح به تصویر کشیده می شوند. خواننده با شخصیت ها همذات پنداری می کند و رنج ها شادی ها و چالش های آن ها را احساس می کند. تأثیرات روانی جنگ بر افراد از دست دادن عزیزان ویرانی خانه ها و سبک زندگی همگی با بار احساسی سنگینی روایت می شوند.
ترکیب عناصر تاریخی با عمق احساسی برباد رفته را به اثری قدرتمند تبدیل کرده است. زمینه تاریخی بستر مناسبی برای نمایش درام انسانی فراهم می آورد و پاسخ های احساسی شخصیت ها به وقایع تاریخی داستان را زنده و باورپذیر می کند. این رمان نشان می دهد که چگونه رویدادهای بزرگ تاریخی بر کوچک ترین جزئیات زندگی افراد تأثیر می گذارند و احساسات انسانی چگونه در مواجهه با تغییرات بزرگ شکل می گیرند و تغییر می کنند.
رمان گذر عمر
یکی از جنبه های مهم رمان برباد رفته قرار گرفتن آن در ژانر گذر عمر (Coming-of-Age یا Bildungsroman) است هرچند که شخصیت اصلی اسکارلت اوهارا به شیوه ای غیرمتعارف این مسیر را طی می کند. رمان زندگی اسکارلت را از نوجوانی بی خیال و نازپرورده در سال 1861 تا بزرگسالی پخته تر و در عین حال آسیب دیده در اواخر دهه 1870 دنبال می کند. ما شاهد تحول او از دختری که تنها به فکر مهمانی و جلب توجه مردان است به زنی سخت کوش و مصمم برای بقا و بازسازی زندگی اش هستیم.
روند گذر عمر در اسکارلت با چالش های فراوانی همراه است. او مجبور می شود با واقعیت های تلخ جنگ فقر گرسنگی و از دست دادن روبرو شود. این تجربیات او را مجبور به کنار گذاشتن بخش هایی از معصومیت و بی خبری دوران جوانی می کند و او را به سمت تصمیم گیری های دشوار و گاه غیراخلاقی سوق می دهد. با این حال شخصیت اسکارلت در طول رمان تغییرات پیچیده ای را تجربه می کند؛ او قوی تر مستقل تر و واقع بین تر می شود اما در عین حال برخی از ضعف ها و خودخواهی هایش نیز باقی می مانند.
رمان برباد رفته نشان می دهد که چگونه محیط و شرایط بیرونی می توانند بر شکل گیری شخصیت تأثیر بگذارند. جنگ و پیامدهای آن اسکارلت را در مسیری قرار می دهد که هرگز تصور نمی کرد. داستان به خوبی نشان می دهد که رشد و بلوغ همیشه به معنای تبدیل شدن به فردی بهتر نیست بلکه گاهی به معنای سازگاری با دنیایی خشن و یادگیری بقا به هر قیمتی است. سفر اسکارلت در طول این سال ها نمونه ای جذاب و بحث برانگیز از یک داستان گذر عمر است که خواننده را به تفکر وامی دارد.
خلاصه کامل داستان رمان برباد رفته
داستان رمان برباد رفته در ایالت جورجیا در جنوب آمریکا و در آستانه جنگ داخلی آغاز می شود و تا دوران بازسازی پس از جنگ ادامه می یابد. محوریت اصلی داستان بر زندگی و تحولات شخصیت اسکارلت اوهارا دختر بزرگ مالک مزرعه تارا است. رمان تصویری جامع از جامعه جنوب پیش از جنگ وقایع جنگ داخلی و پیامدهای ویرانگر آن و تلاش برای بازسازی زندگی و جامعه پس از جنگ ارائه می دهد.
داستان با معرفی اسکارلت به عنوان دختری زیبا محبوب و خودخواه آغاز می شود که در رفاه و آسایش زندگی می کند. او عاشق اشلی ویلکز پسری نجیب و رؤیاپرداز است که قرار است با دخترخاله مهربان و آرام اسکارلت ملانی همیلتون ازدواج کند. اعلام این خبر اسکارلت را خشمگین می کند و همزمان با آغاز زمزمه های جنگ زندگی او و تمام جامعه پیرامونش دستخوش تغییر می شود.
شروع جنگ داخلی نقطه عطفی در زندگی اسکارلت و روایت داستان است. او مجبور می شود با واقعیت های تلخ جنگ از دست دادن عزیزان کمبودها و ویرانی روبرو شود. این شرایط سخت جنبه های پنهانی از شخصیت او مانند سرسختی اراده قوی و توانایی بقا را آشکار می کند. داستان برباد رفته بیش از هر چیز روایت تلاش اسکارلت برای حفظ خانواده خانه و سبک زندگی اش در دنیایی است که به معنای واقعی کلمه بر باد رفته است.
معرفی شخصیت اصلی اسکارلت اوهارا
اسکارلت اوهارا شخصیت اصلی و محوری رمان برباد رفته دختری جوان زیبا و سرشار از زندگی در آغاز داستان است. او در مزرعه بزرگ تارا در جورجیا بزرگ شده و به زندگی راحت و بی دغدغه عادت دارد. اسکارلت در ابتدا دختری نازپرورده خودمحور و سطحی نگر به نظر می رسد که تنها به دنبال تفریح مهمانی و جلب توجه مردان است. او به شدت به زیبایی خود واقف است و از آن برای رسیدن به خواسته هایش استفاده می کند.
با این حال زیر این ظاهر فریبنده اراده ای پولادین و غریزه ای قوی برای بقا پنهان شده است. اسکارلت در مواجهه با سختی های جنگ و فقر جنبه ای کاملاً متفاوت از خود را نشان می دهد. او برای نجات خانواده و مزرعه تارا حاضر است دست به هر کاری بزند حتی اگر آن کار با معیارهای اخلاقی جامعه یا انتظارات دیگران در تضاد باشد. او فردی عمل گرا و واقع بین است که برخلاف بسیاری از اطرافیانش که در گذشته زندگی می کنند به فکر زمان حال و آینده است.
پیچیدگی شخصیت اسکارلت در تضاد میان نقاط قوت و ضعف او نهفته است. او شجاع مصمم و سخت کوش است اما در عین حال خودخواه بی رحم و فاقد همدلی نسبت به احساسات دیگران است. رابطه او با عشق (به ویژه اشلی و رت) نیز پیچیده است و نشان دهنده عدم درک واقعی او از ماهیت عشق و روابط انسانی است. اسکارلت اوهارا یکی از به یادماندنی ترین شخصیت های زن در ادبیات است که به دلیل پیچیدگی و بقای بی امانش هم مورد تحسین و هم مورد انتقاد قرار گرفته است.
زندگی اسکارلت پیش از جنگ
پیش از آغاز جنگ داخلی آمریکا زندگی اسکارلت اوهارا در مزرعه تارا در جورجیا نمادی از رفاه و آرامش جامعه جنوب بود. او در محیطی اشرافی و تحت مراقبت والدینش جرالد و الن اوهارا بزرگ می شد. جرالد پدری ایرلندی تبار و پرشور بود که عشق به زمین را به اسکارلت آموخت و الن مادری اشرافی و نمونه ای از زن جنوبی ایده آل بود که سعی در آموزش آداب و رسوم اجتماعی به دخترش داشت.
زندگی اسکارلت در این دوران شامل مهمانی ها رقص ها و معاشرت با خانواده های ثروتمند دیگر بود. او در این محیط به عنوان دختری زیبا و محبوب شناخته می شد و مورد توجه بسیاری از جوانان قرار می گرفت. با این حال قلب او تنها متعلق به اشلی ویلکز بود پسری از خانواده ای اصیل که در مزرعه نزدیک به تارا به نام دوازده بلوط زندگی می کردند. اشلی فردی رؤیاپرداز هنرمند و عمیق بود که با شخصیت عمل گرای اسکارلت تفاوت های زیادی داشت.
دوران پیش از جنگ برای اسکارلت دورانی از بی خبری و تمرکز بر مسائل سطحی بود. او از واقعیت های سیاسی و اجتماعی که جامعه را در آستانه تحول قرار داده بود غافل بود و تنها به دنبال تحقق خواسته های شخصی خود به ویژه ازدواج با اشلی بود. این تصویر از زندگی پیش از جنگ تضاد شدیدی با شرایطی که اسکارلت مجبور به تحمل آن در طول جنگ و پس از آن خواهد بود ایجاد می کند و زمینه را برای تحولات بعدی شخصیت او فراهم می آورد.
آغاز جنگ داخلی آمریکا و تاثیر آن
آغاز جنگ داخلی آمریکا در سال 1861 نقطه عطفی در تاریخ ایالات متحده و همچنین در روایت رمان برباد رفته است. این جنگ که بین ایالات شمالی (اتحادیه) و ایالات جنوبی (کنفدراسیون) درگرفت به دلیل اختلافات عمیق بر سر مسائلی مانند برده داری حقوق ایالت ها و تفاوت های اقتصادی و اجتماعی رخ داد. برای شخصیت های رمان به ویژه کسانی که در جنوب زندگی می کردند آغاز جنگ به معنای پایان یک دوره و شروع دورانی از ناآرامی سختی و تغییرات بنیادین بود.
تأثیر جنگ بر زندگی اسکارلت و خانواده اش ویرانگر بود. مردان جوان به جبهه ها رفتند از جمله اشلی ویلکز و اولین همسر اسکارلت. کمبود غذا و مایحتاج زندگی روزمره به سرعت احساس شد. مزارع که ستون فقرات اقتصاد جنوب بودند با کمبود نیروی کار و تخریب مواجه شدند. شهرها مانند آتلانتا که اسکارلت برای مدتی در آن زندگی می کرد مورد حمله و محاصره قرار گرفتند و ویران شدند.
جنگ اسکارلت را مجبور کرد تا با واقعیت های تلخ روبرو شود. او که هرگز مجبور به کار سخت نشده بود حالا باید برای تأمین معاش خود و خانواده اش تلاش می کرد. مرگ مادرش الن و آسیب دیدن پدرش جرالد در اثر جنگ بار مسئولیت مزرعه تارا را بر دوش او انداخت. جنگ نه تنها ساختارهای اجتماعی و اقتصادی جنوب را نابود کرد بلکه تأثیر عمیقی بر روان و شخصیت افراد گذاشت و آن ها را مجبور به کنار گذاشتن آرمان ها و پذیرش واقعیت های جدید کرد.
محوریت داستان بر شخصیت اسکارلت
رمان برباد رفته به طور کامل بر شخصیت اسکارلت اوهارا متمرکز است. داستان از زاویه دید او روایت می شود و ما شاهد وقایع احساسات و تصمیمات او هستیم. این تمرکز بر اسکارلت یکی از دلایل اصلی جذابیت و بحث برانگیزی رمان است زیرا خواننده مجبور می شود دنیای جنگ زده و در حال تغییر جنوب را از نگاه او تجربه کند؛ نگاهی که اغلب خودخواهانه عمل گرا و گاه فاقد درک عمیق از احساسات دیگران است.
مارگارت میچل با مهارت تکامل (یا عدم تکامل) شخصیت اسکارلت را در طول سال ها به تصویر می کشد. ما شاهد تلاش های بی وقفه او برای بقا بازسازی تارا و کسب ثروت هستیم. این تلاش ها اغلب او را به سمت تصمیم گیری هایی سوق می دهند که از نظر اخلاقی قابل بحث هستند مانند ازدواج های مصلحتی یا بهره کشی از دیگران. با این حال انگیزه اصلی او یعنی عشق به تارا و تلاش برای حفظ آن باعث می شود خواننده نتواند به سادگی او را قضاوت کند.
محوریت داستان بر اسکارلت به این معنی است که سایر شخصیت ها از جمله رت باتلر و اشلی ویلکز بیشتر در ارتباط با او و تأثیرشان بر زندگی او معرفی و پرداخته می شوند. این رویکرد باعث می شود که خواننده به عمق درونیات و انگیزه های اسکارلت پی ببرد حتی اگر با تمام تصمیمات او موافق نباشد. داستان برباد رفته در نهایت روایت بقای یک زن در دنیایی مردسالار و در حال فروپاشی است و نشان می دهد که چگونه یک شخصیت می تواند در شرایط سخت شکل بگیرد و رشد کند حتی اگر این رشد به شیوه ای غیرمنتظره و بحث برانگیز باشد.
جستجوی اسکارلت برای عشق
یکی از مضامین اصلی رمان برباد رفته و یکی از محورهای اصلی زندگی اسکارلت جستجوی او برای عشق است هرچند که این جستجو اغلب با سوءتفاهم و عدم درک همراه است. در ابتدای داستان اسکارلت به شدت عاشق اشلی ویلکز است. او اشلی را نمادی از دنیای قدیم نجابت و آرمان ها می بیند و این عشق بیشتر یک شیفتگی ایده آلیزه شده است تا یک درک واقعی از شخصیت اشلی.
حتی پس از ازدواج اشلی با ملانی و در طول سال های جنگ و بازسازی اسکارلت همچنان به این عشق یک طرفه و رؤیایی چنگ می زند. این دل بستگی او به اشلی بر تصمیماتش از جمله ازدواج هایش تأثیر می گذارد و مانع از دیدن واقعیت ها به ویژه عشق واقعی رت باتلر به او می شود. اسکارلت در طول رمان دو بار ازدواج می کند اما این ازدواج ها بیشتر برای بقا و امنیت مالی هستند تا عشق.
رابطه پرفراز و نشیب اسکارلت با رت باتلر شخصیت کاریزماتیک و بدنام داستان نقطه مقابل عشق او به اشلی است. رت از همان ابتدا شخصیت واقعی اسکارلت را می بیند و او را همانگونه که هست با تمام نقاط قوت و ضعفش دوست دارد. با این حال اسکارلت به دلیل تمرکز بر اشلی و ناتوانی در درک عشق واقعی رابطه با رت را نادیده می گیرد و تنها در پایان رمان پس از دست دادن رت متوجه عمق احساسات او و اشتباه خود می شود. جستجوی اسکارلت برای عشق در نهایت به او نشان می دهد که گاهی آنچه در نزدیکی ماست و آن را نادیده می گیریم همان چیزی است که واقعاً به دنبالش هستیم.
سوالات متداول درباره رمان برباد رفته
نویسنده رمان برباد رفته کیست؟
نویسنده این شاهکار ادبی مارگارت میچل نویسنده آمریکایی است که تمام عمر خود را در ایالت جورجیا گذراند و رمان برباد رفته تنها اثر داستانی بلند اوست که به چاپ رسید.
ژانر رمان برباد رفته چیست؟
رمان برباد رفته ترکیبی از چندین ژانر است از جمله رمان عاشقانه رمان تاریخی رمان احساسی و رمان گذر عمر که هر یک به جنبه ای از داستان می پردازند.
شخصیت های اصلی رمان برباد رفته چه کسانی هستند؟
شخصیت های اصلی رمان عبارتند از اسکارلت اوهارا (شخصیت محوری) رت باتلر (مردی مرموز و عاشق اسکارلت) اشلی ویلکز (معشوق اسکارلت) و ملانی همیلتون (همسر اشلی و دخترخاله اسکارلت).
موضوع اصلی رمان برباد رفته چیست؟
موضوع اصلی رمان برباد رفته بقا و دگرگونی شخصیت اسکارلت اوهارا در بستر جنگ داخلی و دوران بازسازی آمریکا همراه با مضامین عشق از دست دادن و تلاش برای حفظ سبک زندگی است.
رمان برباد رفته چه سالی منتشر شد؟
رمان برباد رفته برای اولین بار در سال 1936 میلادی منتشر شد و بلافاصله به موفقیت چشمگیری دست یافت و در سال بعد جایزه پولیتزر را از آن خود کرد.
آیا فیلمی بر اساس رمان برباد رفته وجود دارد؟
بله بر اساس رمان برباد رفته فیلمی بسیار مشهور و کلاسیک با همین نام در سال 1939 ساخته شد که یکی از پرفروش ترین فیلم های تاریخ سینما محسوب می شود و جوایز متعددی کسب کرد.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه رمان برباد رفته (Gone with the wind) ( نویسنده مارگارت میچل )" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه رمان برباد رفته (Gone with the wind) ( نویسنده مارگارت میچل )"، کلیک کنید.